نتایج جستجوی عبارت «دبستان شهید جلالی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه به‌سوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچه‌های روستای مشکان از توابع نی‌ریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندی‌زاده هدیه نمود. طنین زیبای الله‌اکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
به یاد شهید فیروز منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و می‌گوید‌: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچه‌ها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا‌، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. بعد از اقـامـه نماز‌، ورزش و تمرین شروع می شد‌، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن برزو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید غلامرضا اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اراده کردیم که سرانجام مستضعفان زمین را وارثان حقیقی زمین گردانیم . (سوره قصص آیه 5) با درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و با درود به روان پاک شهدا، از کربلای حسین(ع) تا کربلای ایران. با عرض سلام، اعلام می‌کنم که رفتن من به جبهه برای احیای اسلام عزیز و دفاع از ارزشهای الهی و انسانی و به منظور حاکمیت ارزشهای والایی که امام تبلور آن است می‌باشد. آرزو دارم که نمیرم تا...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید نظر نمایانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصه‌های انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بال‌وپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتی‌که پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. ( سوره فصلت، آیه 30 ) آنانکه گفتند محققاً پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی از وقایع آینده و حزن و اندوهی از گذشته خود ندارید که راحت ابدی شدید و شما را به همان بهشتی که...